دگرپذيري يعني مدارا با صاحبان عقيده نه عقايد؛ يعني کرامت انساني را مشروط به لهجه و نژاد و مذهب و... نکنيم و با ديگران همزيستي اجتماعي داشته باشيم.( جلیل بهرامینیا)
این جهان دنیایی است که دارای اندیشه کاملی درباره یگانگی بشریت است. همه مردمان را با نژادها و قبیلهها و ملتهای گوناگونی که دارند یکسان میداند و میشمارد. این جهان دنیایی است که ترازوی یگانهای دارد و همگان را با آن برمیکشد و میسنجد. این ترازو ترازوی خدا است، ترازوئی که با هواها و هوسها بالا و پائین نمیافتد و لرزان و نابسامان نمیگردد.( سید قطب در ذیل آیه 13سوره حجرات)
قرآن و فرهنگ دگرپذيري
دعوت به نقاط مشترک و همزيستي مسالمتآميز
قرآن کريم براي نيل به تعامل و تفاهم درست، اهل کتاب را مورد خطاب قرار داده، آنان را به نقاط مشترک اعتقادي توجه داده است:" قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلانُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَلايَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُون" بگو: «اى اهل كتاب! بياييد، به سوى سخنى كه ميان ما و ميان شما يكسان است كه: جز خدا را نپرستيم و هيچ چيزى را شريك او قرار ندهيم؛ و بعضى از ما، بعض [ديگر] را ـ به غير خدا ـ به پروردگارى برنگزينيم» و اگر [از اين دعوت] روى برتابند، پس بگوييد: «گواه باشيد كه ما مسلمانيم».[ آل عمران / 65]
در واقع، قرآن با اين طرز استدلال به همگان ميآموزد، اگر نميتوانيد در تمام اهداف با يکديگر همكارى داشته باشيد و زندگي توأم با صلح و صفايي را براي رسيدن به اهداف مشترک در کنار يکديگر سپري کنيد.
عدم اهانت به باورها و مقدسات ديگران
قرآن کريم، احترام گذاشتن به باورها و مقدسات ديگران و عدم دشنام و توهين را سفارش نموده است. چراکه احترام به ديدگاه ديگران زمينه نزديکي به همديگر را فراهم ساخته و از عکسالعمل طرف مقابل جلوگيري ميکند. قرآن به مسلمانان دستور ميدهد که به باورها و مقدسات حتي مشرکان اهانت نکنند، زيرا آنان باورهاي خود را زيبا ميبينند و معبودان خويش را مقدس ميدانند:" وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّواْ اللّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ": (اي مؤمنان !) به معبودها و بتهائي كه مشركان بجز خدا ميپرستند دشنام ندهيد تا آنان (مبادا خشمگين شوند و) تجاوزكارانه و جاهلانه خداي را دشنام دهند. همان گونه( كه معبودها و بتها را در نظر اينان آراستهايم) براي هر ملّتي و گروهي كردارشان را آراستهايم. عاقبت بازگشتشان به سوي خدايشان است و خدا آنان را از آنچه كردهاند آگاه ميسازد (و پاداش و پادافره نيكان و بدان را خواهد داد).[ انعام/108 ]
نمونهای از دگرپذیری در زندگی رسولالله(صل الله علیه و سلم)
وقتی نمایندگان جامعهی مسیحیان نجران در سال دهم هجرت در مدینه به حضور پیامبر اکرم رسیدند، مورد احترام قرار گرفتند و پیامبر به آنان اجازه داد در مسجد مدینه، مراسم عبادی خود را، که وقت آن فرا رسیده بود، آزادانه بگزارند. آنان در حضور پیامبر و در حالی که رو به مشرق، به جانب بیتالمقدس و درست در جهت خلاف قبله مسلمانان ایستاده بودند، بدون هیچ مزاحمتی، مراسم عبادی خویش را به جا آوردند.
مسیحیان نجران با این که دعوت پیغمبر خدا( صلّ الله علیه وسلّم) را در مورد پذیرفتن اسلام نپذیرفتند و از انجام مباهله که در ابتدا خود آن را پذیرفته بودند، سرباز زدند، مسلمانان هیچگونه برخورد ناگوار و آزاردهندهای با آنان نداشتند و نجرانیان آزادانه، پیمان صلحی را با مسلمانان بستند که بر اساس آن، تنها در برابر تعهد آنان به پرداخت مقداری لباس و ابزار و ساز و برگ نظامی به مسلمانان که در آن هنگام هر آن احتمال یورش کافران قریش به آنان میرفت، امنیت جان و مال نجرانیان را مسلمانان پایبند شدند و نجرانیان اجازه یافتند، آزادانه به میان مسلمانان رفتوآمد کنند و مراسم دینی خود را بدون هیچ هراسی انجام دهند و در پناه اقتدار حکومت اسلامی، بدون اینکه به سپاه اسلام در بیایند و در کارزار شرکت بجویند و یا مالیاتی بیش از آنچه در پیماننامه آمده، بپردازند، در امنیت کامل بزیند و جان و مال آنان از هرگونه برخورد و دستبرد در امان باشد.
برخورد کریمانهی پیامبر خدا( صلّ الله علیه وسلّم) با مسیحیان نجران و پاسداری از حقوقشان و احترام به آنان در زمانی صورت میگرفت که دولت مدنی( اسلامی) در مدینه، پایههای اقتدار خویش را استوار ساخته بود و به راحتی میتوانست به زور شمشیر، همهی آنان را از بین ببرد و یا با استفاده از ضعف و درماندگی نجرانیان، عرصه را بر آنان تنگ و مالیاتهای سنگینی از آنان بگیرد و از مراسم عبادی ویژه، جلوگیری کند و مانع رفتوآمد و کسبوکار آنان، در مدینه باشد.
چند اصل اساسی در باب دگرپذیر بودن:
• پذیرش اشتراک انسانها در آفرینش،
• پذیرش اختلاف به عنوان سنتی الهی در قرآن،
• درک اهمّیّت کرامت و ارزش ذاتی انسانها
• رعایت قسط و عدل در برخورد با دیگران
باغها را گر چه دیوار و در است
از هواشان راه با یکدیگر است
شاخهها را از جدایی گر غم است
ریشههاشان دست در دست هم است
هوشنگ ابتهاج
نظرات